جنایت صبرا و شتیلا؛ خیانتهای نیروهای حافظ صلح و آمریکا
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۸۶۸۶
به گزارش خبرنگار مهر، تاریخ مقاومت مردم فلسطین در برابر اشغالگری صفحات فراوانی دارد. قتل عام اردوگاه صبرا و شتیلا یکی از صفحات دردناک تاریخ مقاومت فلسطین است. این قتل عام به دست نیروهای مسیحی فالانژیست، در روزهای میانی سپتامبر سال ۱۹۸۲ در اردوگاه صبرا و شتیلا که اکثریت غالب ساکنان آن آوارگان فلسطینی بودند رخ داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی طی اشغال غرب بیروت به دست رژیم صهیونیستی، گروههای مبارز فلسطینی ناگزیر از ترک خاک لبنان شدند، ساکنان اردوگاههای فلسطینی تقریباً بدون پناه ماندند. تنها محافظان این آوارگان، گروههای حافظ صلح و نیروهای آمریکایی بودند که متعهد به حفاظت از غیرنظامیان فلسطینی شده بودند.
اما در یک خیانت آشکار نیروهای حافظ صلحبین المللی و آمریکاییها دست از حفاظت اردوگاه صبرا و شتیلا برداشتند تا نیروهای تندروی فالانژیست، با هدایت اشغالگران صهیونیست وارد اردوگاه صبرا و شتیلا شوند و طی دو-سه روز وحشیانهترین جنایتها را در حق مردم بی دفاع ساکن اردوگاه مرتکب شوند. برای وقوع چنین صحنه شنیعی، نیروهای نظامی فرانسوی هم ده روز قبل از کشتار صبرا و شتیلا بیروت را ترک میکنند در صورتی که مأمور بودهاند هنوز آنجا بمانند.
آمنون کاپولیوک روزنامهنگار یهودی فرانسوی در کتاب «صبرا و شتیلا: بررسی یک قتل عام» روایتی شفاف از واقعیت هولناک فاجعه صبرا و شتیلا ارائه داده است. کاپولیوک نشان داده علیرغم ادعای ارتش رژیم صهیونیستی مبنی بر نقش نداشتن در این قتل عام، آنها کاملاً از آنچه که در اردوگاه میگذشته آگاه بوده و به آن رضایت داشتهاند. به این ترتیب صهیونیستها همدستان درجه اول فالانژیست ها در رقم خوردن این جنایت نادر هستند.
اینجنایت بلافاصله بعد از اشغال بیروت توسط ارتش اسراییل و خروج نیروهای حافظ صلح بینالمللی، مخصوصاً آمریکاییها (که تعهدات رسمی مبنی بر دفاع از اردوگاههای فلسطینی داده بودند) آغاز میشود و آوارگان بی دفاع فلسطینی سه روز توسط مسیحیان تندروی فالانژیست سلاخی میشوند. چاشنی انفجار این اعمال وحشیانه فالانژیست ها، ترور مشکوک بشیر جمایل رییس جمهور دست راستی و ضدفلسطینی لبنان بوداینکتاب از جنبه مستندنگارانه آن (که به نظر میرسد تا حد زیادی قابل اعتماد است) اثر خواندنی و خوبی است. کتابی برای ثبت یک جنایت وحشیانه که فالانژیست های تندروی لبنانی به دستور و با نظارت و همدستی رژیم اشغالگر قدس انجام دادهاند. نویسنده در بخش اول کتاب آمادگی اسرائیل برای هرگونه تجاوزگری را اینگونه مطرح میکند:
دو هفته قبل از ورود ارتش اسراییل به بیروت، آریل شارون در مصاحبه با اوریانا فالاچی گفته بود «چنانچه من متقاعد به اشغال بیروت شوم، هیچکس در دنیا قادر به ممانعت من از این کار نخواهدبود. دموکراسی یا غیر دموکراسی، من به آنجا میروم و اشغالش میکنم.»
این جنایت بلافاصله بعد از اشغال بیروت توسط ارتش اسراییل و خروج نیروهای حافظ صلح بینالمللی، مخصوصاً آمریکاییها (که تعهدات رسمی مبنی بر دفاع از اردوگاههای فلسطینی داده بودند) آغاز میشود و آوارگان بی دفاع فلسطینی سه روز توسط مسیحیان تندروی فالانژیست سلاخی میشوند. چاشنی انفجار این اعمال وحشیانه فالانژیست ها، ترور مشکوک بشیر جمایل رییس جمهور دست راستی و ضدفلسطینی لبنان بود. از بشیر جمایل نقل شده که «در خاورمیانه یک ملت اضافی وجود دارد و آن ملت فلسطین است.» به این ترتیب فالانژیست ها انگشت اتهام را به سوی فلسطینیان میگیرند و در صدد انتقام بر می آیند.
وجهه همت نویسنده تماماً این است که نشان دهد اگرچه نیروهای اسرائیلی ظاهراً در این اردوگاه کسی را نکشتهاند اما از آنچه متحدان شأن در اردوگاه انجام میداده اند کاملاً مطلع و راضی بودهاند. طبق شواهد اسرائیل نیروهای تندرو را تجهیز و در سرتاسر ماجرا ارتباط خود را با قاتلان حفظ کرده است:
قتل عام وحشیانه بلافاصله بعد از ورود نیروهای فالانژیست شروع میشود و چهل ساعت بی وقفه ادامه مییابد. اسراییلیها از بام یکی از سه قرارگاهشان در آن حوالی که ساختمانی [هفت طبقه] که متعلق به افسران سابق ارتش لبنان بود، و از سوم نوامبر آن را اشغال کرده بودند به آسانی میتوانستند عملیات [قتل عام] را ببینند آنها تلسکوپهای قوی و دوربینهای مادون قرمز به همراه داشتند در حقیقت آنها برای دیدن آنچه در اردوگاهها میگذشت به این تجهیزات هم نیاز نداشتند. آنها در دویست متری محل اصلی قتل عام بودند.
فجایعی که طی دو سه روز در دو اردوگاه آواراگان فلسطینی رخ داده آن قدر موحش و دردناک است که واقعاً به پایان بردن این کتاب کم حجم کار سختی است:
«پناهندگانی که موفق به فرار از مهلکه شدهاند گزارش میدهند که شاهد اعمال وحشیانه ای بودهاند. آنها دیدهاند که خانوادههایی که از پناهگاهها خارج میشدند به سرعت در همان محل تیرباران میشدند. آنها از شکنجه میگویند و از زنانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند و سپس به قتل رسیدهاند. آنها میگویند برای کشتن افراد پیر و مسن معمولاً از تیر یا خنجر استفاده می شده.
در اردوگاه شتیلا نزدیک یک گور دسته جمعی، زنی مدام در کلنجار با خود و در آمد و رفت است. او سیزده تن از اعضای فامیل از جمله نوزاد چهار ماههاش را در کشتار از دست داده است. گاهی راه میرود، گاهی میایستد و گاهی روی زمین مینشیند. بر سر خود خاک میریزد و با ضجه میگوید: حالا دیگر کجا باید رفت؟»
جنبههای سیاه و غیرانسانی این فاجعه چنان زیاد و غیر قابل انکار بوده است که واکنشهای بسیار زیادی در افکار عمومی جهان علیه اسرائیل و شخص “آریل شارون” برمی انگیزد. این جنایتکار سنگدل از این واقعه به بعد «قصاب صبرا و شتیلا» نامیده میشود.
اما از میان سطرهای این کتاب که نویسندهای اصالتاً اسرائیلی دارد یک طنین دیگر هم آهسته به گوش میرسد که فریبنده است: اینکه سربازان اسرائیلی بی گناه بودهاند و گناه فقط از فرماندهان ارشد است. اینکه شهرک نشینان اسرائیلی در واکنشهای اخلاقی این قتل عام را محکوم میکنند و از این دست. مخلص کلام اینکه گزارش نویسنده خالی از جهتگیری نیست، تا در یک طراحی "پلیس خوب- پلیس بد" ساکنان غاصب یک سرزمین جعلی را دلرحم و بی خبر جلوه بدهد و انگشت اتهام را فقط رو به دو قصاب جنایتکار بگیرد: آریل شارون و مناخیم بگین
صفحات زیادی از کتاب به شرح مذاکرات رد و بدل شده بین سربازان و افسران رژیم صهیونیستی با فرماندهان ارشد و شخص وزیر جنگ، یعنی آریل شارون اختصاص دارد. این گزارشات مبسوط اگرچه قصد دارند سربازان رده پایین اسرائیلی را از دست داشتن در جنایت مبرا کنند اما در واقع بیان کننده این مطلب هستند که چگونه صهیونیستها به بهانه تبادل نظر و بررسی گزارشات برای فالانژیست های بی رحم زمان میخریده اند تا با خیال راحت و در فرصت کافی به «پاکسازی!» صبرا و شتیلا بپردازند.
واقعیتهای هولناک غیرقابل انکاری که در کتاب روایت شده است به مخاطب امروزی کمک میکند تا ریشههای پافشاری ملت فلسطین بر مقاومت مسلحانه و اعتماد نکردن به میانجی گری غربیها را به بهترین شکل دریابد.
روایت تکان دهنده جنایت صهیونیستی-فالانژیستی صبرا و شتیلا در گزارشی به نام "تروریستها" از رابرت فیسک، خبرنگار جسور انگلیسی نیز آمده است. جان پیلجر، در کتاب "به من دروغ نگو: گزارشهایی تاریخ ساز از روزنامه نگاران کاوشگر" این گزارش را آورده است. گزارش فیسک اگرچه جنبه پژوهشی کمتری دارد اما در نهایت ایجاز، با برٌندگی تمام و بی تعارف صحنههای بر جا مانده از آدمکشی در صبرا و شتیلا را تصویر میکند.
کد خبر 5988130منبع: مهر
کلیدواژه: صبرا و شتیلا آریل شارون اسرائیل حادثه تروریستی کرمان کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب انقلاب اسلامی ایران کرمان مرکز اسناد انقلاب اسلامی بنیاد ایرانشناسی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران شهید حاج قاسم سلیمانی فلسطین قاسم سلیمانی دفاع مقدس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران انتشارات سروش اردوگاه صبرا و شتیلا نیروهای حافظ صلح فالانژیست ها حافظ صلح آریل شارون اردوگاه ها بوده اند قتل عام سه روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۸۶۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنبش دانشجویی، سازمان استکباری آمریکایی-صهیونیستی را به هم ریخت
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: «نسرین نجم» جامعه شناس عرب در یادداشتِ اختصاصی که برای خبرگزاری مهر نوشته به صحنههایی که شبکههای تلویزیونی و شبکههای اجتماعی از خشونت ضد اساتید و دانشجویان دانشگاههای آمریکا منتشر میکنند، اشاره و تاکید کرد که این تصاویر نشان دهنده واقعیت دولت خبیث و جنایتکار و تروریست آمریکا است. در ادامه متن یادداشت این جامعهشناس را میخوانیم:
تاریخچه اعتراضات دانشجویی در آمریکا
در تاریخ آمریکا، دانشگاههای این کشور شاهد برپایی اعتراضات و تجمعهای متنوعی بوده که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- در سال ۱۹۶۰ دانشجویان آفریقایی تبار دانشگاه نورث کارولینا اعتراضهای مسالمت آمیزی را نسبت به تمایز نژادی در فروشگاه وولورث مطرح کردند که این اعتراضها به شهرها و ایالتهای مجاور آمریکا کشیده شده و در نهایت منجر به برداشته شدن این قانون نژادپرستانه شد.
- در سال ۱۹۷۰ در دانشگاه کنت اوهایو چهار دانشجو از میان دانشجویانی که اعتصاب ملی کرده بودند، به دست نیروهای امنیتی آمریکا کشته شده و ۹ نفر دیگر زخمی شدند که این حادثه منجر به گسترش دامنه اعتراضها شده و توجه رسانهای گستردهای را فراتر از جنگ ویتنام به خود جلب کرد.
-در سال ۱۹۸۵ اعتراضات در دانشگاه برکلی کالیفرنیا شکل گرفت که هزاران نفر از دانشجویان در این اعتراضها به مناسبات جامعه تجاری آمریکا با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی معترض بوده و خواستار خروج سرمایهگذاریهای میلیاردی خود از این رژیم بودند که این امر نیز محقق شد.
-در سال ۲۰۱۴ و در دانشگاه هاروارد، دانشجویان دانشکده پزشکی اعتراضهای همبستگی با جنبش «زندگی سیاه پوستان مهم است» را در رد خشونت پلیس ضد سیاه پوستان برپا کردند.
تفاوت اعتراضات جاری
نکته متفاوت در اعتراضهای این روزها در دانشگاههای آمریکا همبستگی گسترده مردمی و دانشجویی با آرمان فلسطین و تجمع برای توقف جنگ در غزه است. این در حالی است که دنیا شاهد فجیعترین جنایتها و نسل کشیهای رژیم صهیونیستی ضد ملت فلسطین بوده و تجاوزهای انسانی بیسابقهای تحت پوشش دولت آمریکا در این منطقه صورت میگیرد. پوشش این جنایتها همچنین از سوی لابیهای صهیونیستی در دولت آمریکا و بسیاری از مسوولان ارشد این کشور باعث شده صهیونیستها بتوانند بدون محاکمه و مواخذه به کشتار و نسل کشی و جنایتهای وحشیانه خود در غزه ادامه دهند.
با این وجود شبکههای اجتماعی که از سوی همین جریانها و در راستای اهداف متعدد آنها تهیه شده و آنها با این سایتها میخواستند افکار عمومی دنیا را بر اساس اراده نیروهای استکباری جهان مهندسی و مدیریت کنند، این پوشش را با قدرت کنار زده است.
در این شرایط آنها فریاد زده و مدعی میشوند که با تروریسم در دانشگاهها مبارزه میکنند، این در حالی است که اقدام آنها در چهارچوب سرکوب آراء مخالف با سیاستهای واشنگتن در غزه و کمکهای گستردهای است که آمریکا به رژیم صهیونیستی ارائه میکند تا آنها بتوانند به کشتار ملت بیپناه فلسطین ادامه دهند. چیزی که دولت آمریکا را شوکه کرده، این است که دانشجویان بسیاری از این دانشگاههای ریشهدار و قدیمی به عنوان مسوول در دولت آمریکا و مراکز تصمیم سازی سیاسی در این کشور فعالیت می کنند.
اتفاقی که شکل گرفته، بیداری جوانان دانشجو و نسلی است که دولت آمریکا تلاش داشت خودکامگی و سرکوبگری خود را در میان آنها به ارث بگذارد و آنها را به غارت ثروتهای جهان و استمرار سیاستهای شیطانی خود بکشاند. یکی از نشانههای این بیداری اتفاقهای دانشگاههای آمریکا و گسترش اعتراضات یهودیان مخالف رویکرد صهیونیسم است.
یکی از این نخبگان، پرفسور نعومی کلاین استاد دانشگاه کانادایی و یهودی الاصل است که خواستار نجات یهودیان از دست صهیونیستها شده است. او و امثال او بسیاری از موازنهها را به هم ریخته و سازمان ارزشی استکبار که آمریکا و رژیم صهیونیستی طی چند دهه از طریق آن به دنبال سلطه و هژمونی و نقض حقوق بشر در دنیا بودهاند را به هم ریخته است. وی در واکنشی به مناسبت عید پسح یهودی می گوید: نام این بت پوشالی صهیونیسم است، بتی که داستانهای عمیق تورات درباره عدالت و آزادی از بندگی و بردگی را به غارت برده است. داستان پسح یکی از این روایتها است که آنها آن را به سلاحی وحشیانه برای سرقت استعماری اراضی دیگران تبدیل کرده اند…» این آگاهی و محکومیت اقدامات صهیونیستها باعث شده موساد، دانشجویان معترض را تهدید کند که رفتار مناسبی با آنها خواهد داشت.
تصاویر خشونتهای وحشیانه و سرکوب دانشجویان دختر و پسر و اساتید دانشگاههای آمریکا در شبکههای تلویزیونی و سایتهای اجتماعی نشان دهنده ماهیت واقعی دولت خبیث آمریکا و جنایتها و اقدامات تروریستی آنها است. تصاویر مربوط به ضرب و شتم و بازداشت رئیس دانشکده فلسفه در دانشگاه ایموری توسط پلیس آتلانتا در ایالت جورجیا و همچنین بازداشت یک استاد دانشگاه و اقتصاددان در جریان اعتراضات دانشجویی نسبت به جنگ غزه، نقض آشکار آزادی بیان به شمار میرود.
این در حالی است که رسانههای آمریکایی وابسته به دولت این کشور مدعی میشوند که عناصر تروریست به دانشگاه نفوذ کردهاند و باید برای نجات آمریکاییها، آنها را ریشهکن کرد. این در حالی است که اعتراض کنندگان جد اندر جد آمریکایی هستند. از اظهارات مسئولان ارشد آمریکایی مشخص میشود که آنها نسبت به این حوادث دچار شوک شدهاند. به همین علت است که دونالد ترامپ رییس جمهور پیشین آمریکا این اعتراضات را محکوم کرده و آن را به تظاهرات نتونازیستها تشبیه کرده است.
این موج بیداری تنها منحصر به دانشگاههای آمریکا نمیشود، بلکه واکنشهای آن در برخی دانشگاههای فرانسه و آلمان و استرالیا نیز مشاهده شده است، اما متاسفانه میبینیم که در دانشگاههای رژیمهای سازشکار عربی که به صورت علنی یا غیر علنی به همکاری با رژیم صهیونیستی میپردازند، چنین اقدامی صورت نمیگیرد.
مهم این است که همه به این آگاهی و شناخت میرسند که صهیونیسم یک جنایت ضد انسانیت است، لذا این جنبشهای دانشجویی میتواند مقدمهساز بسیاری از اتفاقات باشد و بسیاری از شکافهای عمودی و افقی در داخل جوامع آمریکایی و غربی یعنی شکاف بین ملتها و ساختارهای حاکمیتی را نشان دهد.
حال این سوال طرح میشود که اگر این اعتراضات و سرکوبها و خشونتها پس از آنکه توسط پلیس آمریکا و ضد دانشجویان صورت گرفته، در یکی از دولتهای مخالف آمریکا صورت میگرفت، موضع شورای امنیت و سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی چگونه بود؟ البته که اینجا آمریکا است و این سازمانها نیز ابزار دست این کشور هستند.
در پایان امیدوار هستیم که این بیداری و خیزش انقلابی به ایجاد ساختارها و مبانی جدید مبتنی بر عدالت و انسانیت ختم شود.
کد خبر 6091583